Tuesday, September 5, 2006

دیوار نوشته ها



دیوارهای شهر به نوعی صفحات کتاب تاریخ و فرهنگ ما می توانند باشند . تفاوت لحن دو محله را از تفاوت جمله لطفا اینجا آشغال نریزید با جمله لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد می توان فهمید
استفاده از جمله اول در محله دوم بجای ممانعت از ریختن زباله فقط پوزخندی بر لب می آورد . چرا که درذهن ساکنان محله دوم محیط شهری فضایی است بی صاحب .جالب ترین حرکت از این نوع انداختن زباله از اتوبوس شرکت واحد به خیابان است .آلودن یک فضای عمومی بزرگتر بجای یک فضای عمومی کوچک تر که هزینه پاکسازی بیشتری دارد و چشمان بیشتری را هم نسبت به مسافران یک اتوبوس خراش می دهد. . .
تابحال تجربه شنیدن جمله مگه مال باباته ؟ را در واکنش به اعتراض تان نسبت به تخریب اموال عمومی داشته اید؟
با وجود سرعت ساخت و سازها با کمی گردش در کوچه پس کوچه های شهر هنوز هم می توان سیر تحولات اجتماعی سیاسی چند ساله اخیر را از روی دیوارها دنبال کرد.
شعارهای باقی مانده از زمان انقلاب و جنگ یا کلیشه های کمرنگ تصاویررهبران . آثار انقلابیونی که طومار سلطنت را در هم پیچیدند تا کشوری آزاد و آباد و از همه مهم تر مستقل داشته باشند .
تاهمین چند وقت پیش هم جمله ما تا جایی پیش می رویم که ملت عراق آزاد شود از آقای هاشمی رفسنجانی بر دیوار پادگان حر نقش بسته بود
شعار جنگ جنگ تا رفع کل فتنه .یا برای فتح قدس از کربلا باید گذشت را یادتان هست؟
اینها همه خلاصه ذهنتیت آن دوره بود رویاهای حاکمان و باورهای مردمان
هر از گاهی هم لازم می شود که جام زهری نوشیده شود و شعارهایی از دیوارها پاک شوند . از همه جالب تر برای من رنگ کردن تصویربزرگ آیت الله منتظری روی دیوار سیلوی شهرتاکستان بود .
تفاوت ما با دیگران در همین جاست ما اشتباهاتمان را رنگ می کنیم و به دست فراموشی می سپاریم سپس دوباره و چندباره تکرارشان می کنیم. راست گفته اند که حافظه تاریخی نداریم.

No comments: