Wednesday, September 24, 2008

همیشه خواب ها از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند



سخنان حجت الاسلام حسنی از موضوعات به غایت دست مالی شده چند سال اخیر است . من اما قصد لطیفه گویی ندارم. ابتدا فرمایشات ایشان که آن زمان نماینده مردم اورمیه در مجلس بوده اند را به بعنوان مشتی نمونه خروار و میانگین ذهنیت بعضی افراد حاضر در حکومت در کل این سالها به نقل از روزنامه کیهان بیست و یک تیرماه هزارو سیصد و پنجاه و نه بخانید تا به موضوع اصلی برسیم
//مابا طرحی که در دست داریم انشالله سعی خواهیم کرد دو یا سه سد در مناطق مختلف مستعد احداث کنیم و همینطور چاههای عمیق و نیمه عمیق تا بتوانیم زمینهای بیشتری را زیر کشت ببریم. ....مسئله دیگر احداث و تکمیل راهی است که قرار است بروی دریاچه ارومیه زده شود .که این راه استان آذربایجان غربی را به آذربایجان شرقی متصل میکند . و از ضروریات است ....همین چند وقت پیش بنده بیکی از نقاط اطراف تهران مسافرتی کرده بودم و پیش خودم حساب کردم اگر در این منطقه چهارصد حلقه چاه عمیق زده شود و در کنار آن بیست آبادی تاسیس کنیم و همچنین کلیه امکانات کشاورزی را از قبیل تراکتور ،بذر و غیره در اختیار انها قرار دهیم قادر هستیم که با این عمل بمقدار بسیار بسیار زیادی سطح تولیدات کشاورزی رابالا ببریم//عنایت دارید که. ایشان پیش خودش حساب کرده، و به نتیجه رسیده که بمقدار بسیار بسیار زیادی تولیدات کشاورزی را بالا خواهد برد .حالا بماند که آخر آخر استدلال مدافعان نفس وجود روحانیت، این است که می گویند :ببینم مگر شما برای هرکاری به متخصص اش رجوع نمیکنید بیمار می شوید به نزد پزشک می روید. روحانی هم متخصص فقه و قرآن است .همه کس قدرت استنباط احکام را ازمنابع دینی ندارند . وهمانطور که هرکسی نمی تواند به تشخیص خودش کار پزشکی انجام دهد . برای امور دینی هم باید به متخصص این موضوع که روحانی است مراجعه کردولی اینجا ایشان تمام مسایل اقتصادی . زمین شناسی. اکولوژیکی . زیست شناسی . کشاورزی عمرانی موارد ذکر شده را خودش به تنهایی حساب کرده است.فریب یا توهم، سخنران و دوستان حرفهایشان را زدند و دسته جمعی به اینجا رسیدیم. برای من بیشتراز ذهنیت گوینده، ذهنیت شنونده آن زمان جالب توجه است. احتمالن با هیجان و خوشحالی گفته وای چه خوب ! چه بسا یک تکبیری هم سرداده باشد . اینجا قصدم ذکر مصیبت گذشته نیست. پس برای اطلاعات بیشتر درباره اثرات امر ضروری احداث جاده شهید کلانتری ، و یا میان گذر تالاب انزلی که آنرا و شاید تمام پروژه های مشابه را هم احتمالن یک نفر پیش خودش حساب کرده است. رجوع کنید به کارشناسان محیط زیست غیر شاغل در دولت . یا در حد اطلاعات عمومی به روزنامه کارگزاران یکشنبه پنج خرداد هشتاد و هفتموضوع اصلی از نظر من دروغ دوستی مردم است. اینجاست که اظهارات افرادی مثل دکتر سهراب سبحانی کارشناس امور نفتی در تفسیر خبر صدای آمریکا خطرناک می شود که می گوید .// اگر این حکومت عوض بشه آدم لایق بیاد سرکار من قول شرف به شما میدم آقای چالنگی با این پتانسیل موجود با این ملت باهوش با این نسل جوان با این .... ظرف دوسال کشور به بهشت تبدیل میشه//مشکل اینجاست همانطور که قداست روحانیون زیر سئوال رفت اگر ایران بهشت نشود و شرافت دکتر هم زیر سئوال برود دردی از ما دوا نمی شود. عوام فریبی یا با مثبت اندیشی، توهم.مختص به گروه خاصی نیست. آنطرف تر کومونیست کارگری ها که بنظر من موجودات خیلی خطرناک تری هستند بخاطر اینکه ایشان توهم محض هستند و توهم واقعن چیز خطرناکی است. من ماجرای جوانی را شنیده ام که توهم کرده بود می تواند پرواز کند و از پنجره طبقه سوم بیرون پریده بود یا دیگری که توهم کرده بود و از ماشین در حال حرکت پیاده شده بود ..می توانید نتیجه توهم افرادی که می خواستند فقر و چیزهای بد دیگر را ریشه کن کنند ببینید. قرار بود اوضاع بقدری خوب شود که دیگر هیچ زندانی وجود نداشته باشد .در این مورد رجوع کنید به مصاحبه معصومه ابتکار از دانشجویان خط امام و تسخیر کنندگان لانه جاسوسی و رییس سابق سازمان مخیط زیست با روزنامه حیات نو .وبعد تصور کنید نتیجه توهمات آنطرفی هارا ، حمید تقوایی از دو موسس اصلی این حزب در مورد لغو کار مزدی و باقی مسایل مثل میزند.// یه بچه میره سوپرمارکت میگه اینو میخام میره برش میداره نمیفهمه ندارم یعنی چی اون میخاد برای اون مالکیت معنی نداره کل جامعه باید همین باشه هرکسی بره سوپر مارکت به اندازه نیازش برداره . // قریب به مضمون برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به هاتبرد شش کانال جدیدمن فکر کردم مثلا تعداد پرتقالهای تولیدی که به اندازه مردم نیست. اگر هم باشد و به هرکس یک پرتقال و یک موز و الی آخر برسد. کسی که پرتقال دوست نداشته باشد .می خواهد پرتقال اش را با مثلا توت فرنگی معاوضه کند. چند توت فرنگی در مقابل چند پرتقال ؟ و چه کسی تعیین می کند که چه کسی مسئول تقسیم پرتقال ها باشد و چه کسی صلاحیت دارد میزان نیاز و میزان توان افراد را تعیین کند که بعدش بشود- از هرکس به اندازه توانش و به هرکس به اندازه نیازش .مناسبات قبلی ظرف مدت کوتاهی برمی گردند.من یکی که اگر به اختیار خودم باشد .می خواهم صبح تا ظهر کتاب بخانم بعد از ظهر فیلم ببینم و عصرها هم باغبانی کنم. دوست ندارم کار کنم.ولی مشکل اینجاست که یک نفر باید سوپر مارکت هارا پر کند و یک نفر کتاب چاپ کند و یک نفر هم مراقب درختان پرتقال باشداصل مطلب اینکه همه وعده بهشت می دهند .به قول معروف شنونده باید عاقل باشد . وقتی وعده داده میشد دلخوش نباشید که فقط آب و برق و اتوبوس مجانی خواهد شد چیزهای دیگر هم درست خواهد شد . وقتی همین چند سال پیش وعده داده شد که هزینه خدمات دولتی افزایش نخواهد یافت یا قیمت بنزین مطابق قانون قبلی افزایش پلکانی نخواهد داشت . شنوندگانی هم بودند که خوششان می آمد و هورا می کشیدند . و فکر نمی کردند بالاخره این آب و برق که مجانی بدست نمی آید که مجانی تقسیم شود.حکایت ما حکایت قدیمی دختری ست که گول خورده بود . پرسیدند چطور گول خوردی گفت پسرعمه ای داشتم خوش قیافه و خوش هیکل که از شهرستان آمده بود و شب را خانه ما مانده بود . شب بیدار شدم، تشنه ام شده بود . (آنزمان کاسه آبی هم شبها بالای سرشان میگذاشتند ) رفتم به اتاقی که پسرعمه خابیده بود همینطور که داشتم آب میخوردم گول خوردم.ملت هم دردوره های مختلف نشان داده که تمایل زیادی برای گول خوردن دارد.مخصوصن وقتی که وعده های شیرین مجانی در کار باشد. مثل آب و برق رایگان یا اتوبوس رایگان یا این اواخر در شکلی دیگر وعده شیرین تثبیت قیمت ها
قابل توجه فعالین سیاسی، رویا هرچه زیباتر و دروغ هرچه بزرگتر پذیرفتنی تر
و قابل توجه ملت، توهم هرچه بزرگتر خطرناک تر

No comments: