Wednesday, January 30, 2008

مصداق



هردم از این باغ بری می رسد .آخرین خبر اینکه در مسابقه فوتبال بین دو تیم ذوب آهن اصفهان و مس کرمان تماشاگران کرمانی برای دروازه بان سیاهپوست ذوب آهن شعار ساخته اند.(دروازه بان نداشتن /کاکا سیا گذاشتن).قابل توجه اینکه خود هموطنان کرمانی هم چندان سپید نیستند.

تعداد حیوانات زبان فهمی که دیده ام بسیار بیشتر از تعداد انسانهای زبان نفهمی است که دیده ام. برای این تجربه شخصی و هم بخاطر حس حیوان دوستی ام میانه ای با تشبیه انسانها به حیوانات ندارم. مثلن طمانینه و وقار و آرامش گاو در حال راه رفتن را نمی توانم به جوانک موتورسواری که در خیابان . ویراژ می دهد تشبیه کنم و بگویم یارو عینهو گاو پیچید جلومون . ولی از این تشبیهات و ضرب المثل ها اگر بخاهم استفاده کنم. مناسب ترین اش را –خدا خرو شناخت که بهش شاخ نداد- برای توضیح نژاد پرستی ایرانیان می دانم. نگاه ایرانیان به اعراب که بنظر من بیشتر ناشی از تحقیر شکست از اعراب و همچنین واکنش به نزاد پرستی بنی امیه در زمان اشغال ایران است تا فاصله و برتری فرهنگی ایرانیان به اعراب، و از موضوع صحبت ما خارج.ولی نگاه ایرانیان به افغان ها و نگاه تحقیر آمیزی که به ایشان دارند. مادرانی که کودکانشان را از افغانی ها می ترسانند انگار که افغانی موجودی است از رده دیو و یه سرو دو گوش و اجنه. جوانانی که در بازی و گفتگو از این هویت برای فحاشی استفاده می کنند . – هو چته افغانی. چه دلیلی میتواند داشته باشد جز توهم خود بزرگ بینی. و یا یک مکانیزم روانی انتقال تحقیر از کشورهای دیگر به تحقیر افغان ها و تسکین خود با این فکر که درسته ما از خیلی های دیگه بدبخت تریم و لی وضع مون از افغانی ها بهتره ما ازاونا بالاتریم این برخورد با قومی ست ، همزبان و هم دین که تا چند سال پیش هم وطن هم بوده اند و اشتراکات بسیار فرهنگی تاریخی دارند. حکومت هم در این میان بدش نمی آید بی لیاقتی و سو مدیریت اش در اقتصاد را به گردن مهاجرین بیاندازد. مثلن عامل بیکاری را تنها در وجود مهاجرین غیر قانونی جستجو کند . صفحه حوادث روزنامه هارا اگر با دقت بخانید جهت گیری در خبر رسانی کاملا مشخص است .حکایت اخراج هم برای بهتر کردن وضع ایران نیست برای بدتر کردن اوضاع افغانستان است. این جماعت که بر گردانده می شوند . کار می خواهند و مسکن و هزار چیز دیگر که در افغانستان نیست . با توجه به زندگی در ایران که در هر حال کف رفاه در آن از سقف رفاه در افغانستان بالاتر است . تبدیل می شوند به ناراضیان حکومت کرزای و در نهایت از بدتر شدن اوضاع این نتیجه را می گیرند و تبلیغ می کنند: ببینید حمله آمریکا به افغانستان اوضاع را بهتر نکرد که بدتر هم شد . برای کاتالیزور از چند تا بمب هم می شود استفاده کرد تا واکنش و نتیجه گیری زودتر انجام پذیرد. مهاجرین و مسافرین ایرانی از نژاد پرستی آلمانی ها گلایه می کنند.بی توجه بهاینکه این آسیایی ها و افریقایی های مسلمان اگر حفظ حجاب شان اینهمه اهمیت دارد برایشان، چرا در کشور خود نمی مانند و با روسری و چادر و برقع به مدرسه نمی روند میهمان شده اند ولی به آداب میزبان احترام نمی گذارند ،نمی فهمند که این رفاهی که برایش آمده اند و این پیشرفت علم و تکولوژی با چه اصولی بدست آمده است. شهروند هلندی چه کند با کسانی که از گرسنگی فرار می کنند و به کشورش می آیند و با چاقو کارگردانی را که فیلمی ساخته در مورد کتک زدن زنان و نگاه اسلام به زنان می کشد؟این تازه ماجرای اروپایی هایی است که از سطح زندگی بالاتر و فرهنگ و طر زفکر متفاوتی از مهاجرین برخوردارند ایرانی خودش چه هست که افغان را پست تر میداند و فوتبالیست آفریقایی را کاکا سیاه می خواند .اگر بجای شهروندان آلمانی و ژاپنی بود چه میکرد. اینجاست که باید گفت خدا خر را شناخت . بیچاره این حیوانات دوست داشتنی به چه چیزهایی که تشبیه نمی شوند. عکس اگر گویا نیست. توضیح اینکه سربازان فاصله امنی را بین تماشاگران دو تیم محبوب ایران استقلال و پرسپولیس ایجاد کرده اند که اینها همدیگر را ندرند

1 comment:

Anonymous said...

این زبان نفهمی و بی رحمی در تحقیر دامن هم وطنان خودمان رو هم گرفته! به جکهای جنون آمیزی که درباره ترک و لر و شمالی و اصفهانی و یزدی وقزوینی ...گفته میشود و بدون تشخیص زبان به زبان میگردد توجه کنید!د